سلامت معنوی

ما مخلوقاتی هستیم که در این دنیا خود را غریب، سرگردان و پا در هوا احساس می‌کنیم و به دنبال این هستیم که معنایی از اتفاقات این جهان به خود عرضه کنیم تا خود را از غربت نجات دهیم و اتصال خود را به مبدایی نشان دهیم تا بتوانیم خود را از تنهایی رها کنیم...

دوست داریم که بدانیم کجا هستیم؛ از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم و منزلگاه واقعی ما کجاست... قرابت اینگونه سخنان روان تحلیلگران جدید با اشعار بسیاری از بزرگان ما مانند مولانا، حافظ و... ضمن سندیت بخشیدن بر فطری و جهان شمول بودن این سوالات، اهمیت معنویت و نیازهای معنوی را به ذهن متبادر می‌کند.

نیازهای معنوی به عنوان یکی از عمیق‌ترین نیازهای بشر از نیازهایی است که شناسایی و تامین آن در ارتقای سلامت و توسعه پاسخ به بیماری، جایگاه ویژه ای دارد. استال وود و استول (۱۹۷۵) نیازهای معنوی را چنین تعریف می‌کنند: «هر عاملی که برای ایجاد یا ابقای ارتباط پویای فرد با خداوند (که توسط آن فرد تعریف می‌شود) و خارج از این رابطه، برای تجربه بخشودن، عشق، امید، اعتماد، معنا و هدف در زندگی ضروری است.»

سلامت معنوی بعد مهمی از سلامت افراد محسوب می‌شود که محققین و صاحب‌نظران در سراسر جهان تعاریفی برای آن ارائه کرده‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌هایی در تعاریف ارائه شده و دیدگاه‌های مربوطه به چشم می‌خورد. این تفاوت‌ها و شباهت‌ها ناشی از شرایط اجتماعی محققین، فرهنگ‌ها و اعتقادات مذهبی یا عدم اعتقاد مذهبی افراد است. با توجه به مشکلات پیش‌روی تحقیق در این حوزه، بایستگی رسیدن به تعریفی جامع و مورد توافق به‌طور جدی احساس می‌شود که امکان مقایسه، تعمیم، توسعه و کاربردی‌کردن تحقیقات را در این زمینه موجب شود. در این پژوهش با واکاوی مفهوم و تعریف‌های سلامت معنوی به‌دنبال ارائه تعریفی پایه‌ای هستیم که در پژوهش‌های آینده قابل بهره‌برداری باشد.
سلامت معنوی جزئی پایه‌ای در چهارچوب ابعاد سلامت محسوب می‌شود، همانند ابعاد دیگر سلامتی نظیر سلامت جسمی، ذهنی و اجتماعی؛ سلامت معنوی عاملی تعیین‌کننده و اثرگذار است. سلامت معنوی به‌عنوان فاکتوری حفاظتی در ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماری‌ها محسوب می‌شود، ضمن آنکه می‌توان از سلامت معنوی به‌عنوان راهبردی موفق و کمک‌کننده به زندگی انسان در همه‌ی مراحل و حوزه‌های زندگی، شامل موقعیت‌های پر از استرس و بیماری‌ها و حتی مرگ یاد کرد. بر اساس مطالعات انجام شده، سلامت معنوی عامل درمانی مهمی در فرآیند معالجه بیماران محسوب می‌شود (استایمن، 2008).

بر اساس مطالعات در حوزه سلامت معنوی، ارتباط با خود، دیگران و مقدسات موجب تعالی و قدرت گرفتن روحی شخص می شود. در این میان حمایت های روحی افراد و توجه به فعالیت های معنوی بسیار کمک کننده است (جان ام، 2007).

در همین راستا شواهد فراوانی از وجود رابطه قوی بین مذهب و سلامتی وجود دارد که نشان دهنده اهمیت سلامت معنوی است (جورج و همکاران،2000).

بر اساس مطالعات در حوزه سلامت معنوی، ارتباط با خود، دیگران و مقدسات موجب تعالی و قدرت‌گرفتن روحی شخص می‌شود. در این میان حمایت‌های روحی افراد و توجه به فعالیت‌های معنوی بسیار کمک‌کننده است

 سلامت معنوی هسته مرکزی سلامت در انسان است .

بر اساس تعریف‌های صورت‌گرفته از معنویت - در متون سلامت عمومی و معنوی در سراسر جهان - به ابعاد زیر توجه بیشتری شده است. در تعاریف مربوط به کشورهای منطقه‌ی شرقی و جنوبی آسیا، ارزش‌های مذهبی و معنوی به‌عنوان مفهومی کلی و فراگیر مدنظر قرار گرفته است. در متون بهداشت عمومی اروپایی، اساس معنوی و مذهبی را مهم شمرده‌اند. همچنین در متون بهداشت عمومی امریکا به ترکیبی از معنویت با مذهب و رفاه اشاره شده است، هرچند در تعریفی سازمان جهانی بهداشت از سلامت، اشاره به بعد سلامت معنوی مورد غفلت قرار گرفته است. اما با این حال تعریفی بنیادی و کاربردی بدست نیامده است که بتواند راهگشای بسیاری از محققین و توسعه علمی باشد

شناخت نیازهای معنوی در بیماران

انسان می‌تواند به وسیله جستجوی معنا در همه تجارب زندگی برانگیخته شود اما در تجربه بیماری و رنج و درد، معنا و معنویت جایگاه برجسته تری در زندگی بیشتر انسان‌ها پیدا می‌کنند. امروزه، مسایل مربوط به معنا و معنویت به عنوان مولفه هایی ضروری در تجربه بیماری‌های مزمن به گونه ای که می‌تواند به طور جدی نگاه افراد را نسبت به خود، بیماری و آینده تحت تاثیر قرار دهد موردپذیرش قرار گرفته است. از این رو پرداختن به نیازهای معنوی این افراد و اولویت بندی آن‌ها از اهمیتی مضاعف برخوردار است. در اینجا این وظیفه متخصصان سلامت است که با تامین نیازهای معنوی افراد به آن‌ها کمک کنند تا درزمان بحران مانند پذیرش تشخیص پایانی، فقدان فرد مورد علاقه یا سازگاری با زندگی همراه با ناتوانی دائم به حسی از معنا دست یابند. برای نیل به این هدف، برخورداری از برخی مهارت‌ها در متخصصان امر ضروری است:

- آگاهی از ارزش‌های معنوی و مذهبی خود و چگونگی تاثیر آن بر افراد دارای رسوم معنوی گوناگون.

- برقراری رابطه تفاهم آمیز و همراه با احترام با افراد دارای باورهای معنوی متفاوت از خود.

- آگاهی از تاثیر باورهای معنوی شخصی خود بر قضاوت‌های بالینی.

- حساسیت نسبت به باورها و رسوم معنوی و مذهبی مراجعان.

- تلاش برای درک جهان بینی و باورهای معنوی بی همتای فرد و اجتناب از ایجاد پیش فرض‌هایی درباره فرد تنها بر اساس وابستگی مذهبی او.

- آگاهی از چگونگی فائق آمدن بر تعارض‌هایی که در طی درمان، در ارزش‌ها و باورها ایجاد می‌شوند.

- تلاش برای آگاهی از منابع معنوی در زندگی مراجع و ترغیب او برای به کارگیری این منابع به منظور کنارآمدن، بهبود و تغییر.

چطور معنویت بر سلامت خانواده اثر می‌گذارد؟ بررسی‌های پزشکی اخیر بیانگر آن است که افراد با معنویت رفتار خود تخریبگرانه کمتری (مانند خودکشی، سیگار کشیدن ومصرف مواد مخدر) از خود بروز می‌دهند، استرس کمتری دارند و رضایت کلی‌شان از زندگی بیشتر است.

اغلب پژوهش‌هایی که معنویت را با سلامت جسمی ارتباط داده‌اند بروی افراد سالمند انجام شده‌اند؛ اما این داده‌ها بارقه‌ای از پیوند احتمالی زندگی همراه با معنویت و سلامت افراد در همه سنین هستند.

با وجودی که نشان داده شده است که معنویت افسردگی را کاهش می‌دهد، فشار خون را بهبود می‌بخشد، دستگاه ایمنی را تقویت می‌کند، اما همچنین باید در نظر داشته باشید که عقاید مذهبی مانع از مراقبت‌های پزشکی از کودکان نشود.

معنویت و سلامت جسمی: پزشکان و دانشمندان زمانی از بررسی رابطه معنویت با پزشکی پرهیز می‌کردند، اما در 10 سال گذشته این نگرش تغییر کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که مذهب و ایمان می‌تواند به بهبود سلامت و مقابله با بیماری‌ها از این روش‌ها کمک کند:

فراهم کردن حمایت‌های اجتماعی اضافی مانند گروه‌های مذهبی یاری‌رسان به بیماران.

بهبود بخشیدن به مهارت‌های کنارآمدن با بیماری‌ها از طریق دعا و این عقیده که همه چیزها هدفی دارند.

یک بررسی 7 ساله بر روی شهروندان سالمند نشان داده است داشتن ارتباط مذهبی با ناتوانی جسمی و افسردگی کمتر همراه است. میزان مرگ و میر پیش از یک تعطیلات مهم مذهبی در میان این گروه سالمندان کمتر از حد انتظار بود، به طوری که پژوهشگران پیشنهاد کردند ممکن است ایمان مرگ را در این موارد به تاخیر انداخته باشد. افراد سالمندی که به طور مرتب در مراسم مذهبی حضور پیدا می‌کنند دستگاه ایمنی سالم‌تری نسبت به آن‌هایی که در این مراسم حاضر نمی‌شوند، دارند. آن‌ها همچنین با احتمال بیشتری فشار خون به طور مداوم پایین‌تر دارند. بیمارانی که تحت عمل جراحی قلب باز قرار می‌گیرند و عقاید مذهبی‌شان به آن‌ها احساس توانمندی و آرامش می‌دهد، سه برابر با احتمال بیشتری نسبت به افرادی که بستگی مذهبی ندارند، پس از عمل زنده می‌مانند.